خدا بخیر کند
با درود
دیروز نیمی از شهریور گذشته بود ولابد دو هفته مانده به پایان تابستان. مدرسه ها از دیروز باز شدند و خیابان های چاتام رنگ و رویی دیگر پیدا کردند. ساعت 9 صبح تعداد اتومبیل های متوقف شده پشت چراغ قرمز بیشتر از بسیاری از روز های قبل بود چیزی حدود هشت نه تا ماشین و در هر کدام ار آنها یکی دو دانش آموز . اتوبوس های زرد رنگ مدارس هم با بچه مدرسه ای های سرنشین آنها در خیابان ها جولان می دادند و شاگردهای رهگذر خیابان های نزدیک مدارس را صفا بخشیده بودند. من هم با موهای سفیدم کتاب و دفتر در دست در میان آنها به طرف کلاس زبان می رفتم که اولین روز درس را شروع کنم و در مسیر اولین درس کلاس دوم دبستانم را در سال 1332 زمزمه می کردم که : نخستین روز درس . خدا را شکر که امسال به کلاس دوم آمده ایم در کلاس اول خواندن و نوشتن و کمی حساب یاد گرفتیم. و هر چه به مغزم فشار آوردم بقیه اش یادم نیامد.
اما امسال من دوباره به همان کلاس پارسال می روم نه این که سال قبل رفوزه شدم. خیر. دو هفته قبل به منزل تلفن کردند که باز هم به کلاس می آیید؟ من هم از خدا خواسته اعلام آمادگی کردم در نتیجه دوباره از من و سایرین ثبت نام کردند اولاً چون تعداد متقاضیان و مهاجران در چاتام کم است و ثانیاً باید کلاس ها دایر باشد و چراغ دکان گردانندگانش روشن که آنها هم حقوق آخر ماه و نان سفره شان تامین شود. هر چه باشد حضور ما مهاجران باعث نان خوردن عده ای شده است و ما هم استفاده اش را می بریم.
این از رنگ و روی خیابان ها به خاطر حضور بچه ها . اما دلیل دیگری هم باعث شده بود که چهره ی خیابان ها غلیظ تر دگرگون شود. بله در روز ششم سپتامبر مطابق با نیمه ی شهریور ماه هوا آنقدر سرد شد که همه از پیر و جوان با لباس گرم به خیابان آمده بودند و شهر چهره ای زمستانی به خود گرفته بود امروز هم که باران یک بند مثل شصت تیر می بارید و من که برای کاری کلاس نرفتم و سوار اتوبوس شدم شمردم همه ی دوازده نفری که سوار بودیم بخاطر سرما کاپشن پوشیده بودیم. بله هنوز تابستان است و باید کاپشن پوشید خدا بخیر کند زمستانی را که در پیش داریم و باید برای مقابله با سرما و برف پارو کردن دوباره آماده شد.
یادتان باشد . سنگی که طاقت ضربه های تیشه را ندارد لایق تندیس شدن نیست. در مقابل سختی ها مقاوم باش که وجودت شایسته ی تندیس شدن است.
تا درودی دیگر بدرود .
نوشته های دیگر:
- مالیات فروش در کانادا
- آسوده بخوابید شهر در امن و امان است!
- جشن و شیرینی خوردن در کلاس زبان انگلیسی
- بابا من همسایه خوب نمی خواهم!
- من چه احمق بودم
- انار شب یلدا
- اطلاعات لازم درباره مهاجرت به کانادا (روش ها، قوانین، مسایل جانبی)
نصب رایگان تولبار “مهاجران کانادا”
فرم ارزیابی رایگان ما را با هر زبانی که می خواهید پر کنید!